نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: شوهر روانشناس بهانه گیر

3157
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37043
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    شوهر روانشناس بهانه گیر

    سلام.
    بله شوهر بنده کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مشاور مدارس هست ولی ای کاش نبود.. سالها کلینیک ترک اعتیاد هم کار کرده .... اما از همون روزی که خواستگاریم اومد متوجه شدم اعتماد به نفسش پایینه و و پس از سه چهار جلسه آشنایی جواب منفی دادم. مدام زنگ میزدند واصرار میکردند و من گفتم کسی رو میخوام که تکیه گاهم باشه.... قول داد که هست و چند مورد خودنمایی هم انجام داد.بالاخره جواب مثبت رو گرفتند و حدود پنج سال میگذره و روز به روز به خاطر اشتباه محضی که کردم خودم رو سرزنش میکنم.... با آدمی بهانه گیر، لجوج، مدعی ،انتقادناپذیر،بهانه گیر و عقده ای و کینه توز ازدواج کردم. در مورد تمام این ویژگی ها دیگه توضیح نمیدم چون تو سایت هست و مشابهند .فقط از این ناراحتم که از کوزه شکسته آب میخورم وحتی به خاطر روابط اجتماعی ضعیفش روم نمیشه بگم شغلش چیه... هیچ کس تو زندگیم به اندازه ی این فرد من رو اذیت و تحقیر نکرده بود.من هم کارمند دارای مدرک ارشد بهداشت هستم.با مادرش و خانواده ش به خاطر ارث پدری قهره.... ظاهرا وقتی مجرد بوده طرد میشده...به خانواده من هم علی رغم احترام فراوانی که بهش میذارن حتی خدا میدونه از من هم بیشتر نگرش منفی داره و حسادت میکنه...
    مشاور گفته نباید با این شرایطش بچه دار بشید چون به جای یه نفر دونفر اذیت میشن... از طرفی 32 سالمه و صدای اطرافیان هم در اومده.....

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37043
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهر مشکل داری که خودش روانشناس است!!!!

    واقعا موندم چی کار کنم..
    خسته شدم... خیلی راندمان و انگیزه ی کاریم و شغلیم پایین اومده....
    اگه شغلش این نبود شاید راحتتر کنار می اومدم
    همیشه فکر میکردم با توجه به رشته تحصیلیش میانبر خوبی برای موفقیتهامون تو زندگی مشترک میتونه داشته باشه....

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : شوهر مشکل داری که خودش روانشناس است!!!!

    سلام دوست عزیز
    خوش اومدین به فروم
    متاسفم از این بابت
    من مشاور و کارشناس نیستم
    ولی به نظرم همسرتون باید به یه مشاور مجرب مراجعه کنن
    و ترجیحا دو نفری هم مشاوره برین که بتونن ایشون رو متوجه اشتباهتشون کنن
    درسته خودشون مشاور هستن ولی همه ی مشاورها بی مشکل نیستن

    یه مشاور که خودش روانشناس بالینی بود من باهاش حرف میزدم
    میگفت گاهی به مشکلی برمیخورم که حلش برام سخته میرم از استادام کمک میگیرم
    یا میگفت گاهی با شوهرم دعوامون میشه و حتی صدامونو بالا میبریم!
    من راستش باورش برام آسون نبود، چون توی حرف زدن این ها رو نشون نمیداد

    یا یکی از اقوام هم یه خانوم هستن ارشد بالینی خوندن
    گاهی تو زندگی براشون مشکل پیش میاد هر چند شخصیت خیلی مثبت و قشنگی دارن
    یه نفر دیگه هم دیدم دانشجوی دکترای روانشناسی که خودشون یه عالمه مشکل داشتن!

    این ها رو عرض کردم که باید بپذیریم آدم ها هر چند خودشون هم روانشناس باشن ممکنه گاهی تو مسائل گیر کنن و نیاز به کمک داشته باشن
    هر چند توی عرف خیلی ها فکر میکنن روانشناس ها همه چیشون بی عیب هست در حالی که همیشه اینجوری نیست.
    ایشون هم به نظرم میتونن بهتر بشن ولی ای کاش خیلی زودترها اقدام میکردین و به یه مشاور مجرب مراحعه میکردین
    اینکه آدم مسئله ای داشته باشه یه طرف قضیه است
    اینکه قبول کنه مشکل داره و باید حلش کنه یه طرف خیلی مهمتره
    امیدوارم براتون حل بشه.

  4. کاربران زیر از یلدا 25 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37043
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهر مشکل داری که خودش روانشناس است!!!!

    سلام ممنون از راهنمایی تون.
    حق با شماست. ما یک سال عقد بودیم و این خواسته پدرم بود که با شناخت کامل ازدواج کنیم. از همون روزهای اول عقد روز به روز متوجه بروز مشکلاتش شدم کمبود اعتماد به نفس، عدم توانایی در برقراری ارتباط اجتماعی، غرور و تعصب در موارد غیر ضروری و مهمتر از همه نداشتن توانایی در حل مسئله... حتی کوچکترین مسئله... بارها مستقیم و غیر مستقیم ازش خواستم بریم از مشاور کمک بگیریم بهش بر میخورد. میگفتم بریم تست روانشناسی بدیم میگفت خودم تهیه میکنم میارم... بعد از ازدواج مشکلات بیشتر شد ..فقط به خاطر اینکه خودش رو بدون مشکل نشون بده از اصطلاحات روانشناسی استفاده میکرد و هیچ راه حل مشخصی نداشت...😑
    البته چند بار پیش مشاور هم رفتیم چند جلسه به خاطر حفظ آبروش خوب بود ولی بهانه گیری کرد خودش بهتر بلده مشاوره بده و چرا هزینه اضافی بدیم و....
    ناراحتم ازاینکه اون چیزی که ادعا میکنه و مدرکش رو داره نیست و با یه بار برخورد همه اینو میفهمند و اذیت میشم... گاهی میگم ای کاش یه شغل خیلی ساده داشت اما این ویژگی ها رو نداشت....
    و واقعا متاسفم برای کسانی که حتی اجازه میدن افراد بدون کنکور روانشناسی بخونند در حالی که سلامت روح هزار بار از جسم مهمتره و باید این رشته همتراز پزشکی باشه تا اهمیت بیشتری پیدا کنه و هرکسی به خودش اجازه نده پابرهنه وارد این رشته بشه...😕

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : شوهر روانشناس بهانه گیر

    نقل قول نوشته اصلی توسط 55555s نمایش پست ها
    سلام.
    بله شوهر بنده کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مشاور مدارس هست ولی ای کاش نبود.. سالها کلینیک ترک اعتیاد هم کار کرده .... اما از همون روزی که خواستگاریم اومد متوجه شدم اعتماد به نفسش پایینه و و پس از سه چهار جلسه آشنایی جواب منفی دادم. مدام زنگ میزدند واصرار میکردند و من گفتم کسی رو میخوام که تکیه گاهم باشه.... قول داد که هست و چند مورد خودنمایی هم انجام داد.بالاخره جواب مثبت رو گرفتند و حدود پنج سال میگذره و روز به روز به خاطر اشتباه محضی که کردم خودم رو سرزنش میکنم.... با آدمی بهانه گیر، لجوج، مدعی ،انتقادناپذیر،بهانه گیر و عقده ای و کینه توز ازدواج کردم. در مورد تمام این ویژگی ها دیگه توضیح نمیدم چون تو سایت هست و مشابهند .فقط از این ناراحتم که از کوزه شکسته آب میخورم وحتی به خاطر روابط اجتماعی ضعیفش روم نمیشه بگم شغلش چیه... هیچ کس تو زندگیم به اندازه ی این فرد من رو اذیت و تحقیر نکرده بود.من هم کارمند دارای مدرک ارشد بهداشت هستم.با مادرش و خانواده ش به خاطر ارث پدری قهره.... ظاهرا وقتی مجرد بوده طرد میشده...به خانواده من هم علی رغم احترام فراوانی که بهش میذارن حتی خدا میدونه از من هم بیشتر نگرش منفی داره و حسادت میکنه...
    مشاور گفته نباید با این شرایطش بچه دار بشید چون به جای یه نفر دونفر اذیت میشن... از طرفی 32 سالمه و صدای اطرافیان هم در اومده.....



    دوست عزیز با توجه به نوشته های شما کاملا مشخصه دنبال چی هستید
    پس در این مورد هر چقدر تردید کنید از عمر و فرصتهای شما کاسته میشه ولی بدونید مسیر سختی خواهد بود
    چون با این اوصاف وقتی لذتی از زندگی نبرید به نوعی جدایی عاطفی میرسید
    پس بهتره در این مورد با خانواده مشورت کنید ولی در نهایت این شما هستید که باید تصمیم گیری کنه

    این استدلال اشتباه باعث می‌شود برخی از افراد حتی زمانی که می‌دانند حق با همسرشان است باز هم مطابق نظر همسر خود رفتارنکنند و به تکرار رفتار اشتباه خود بپردازند، اقدامی که در نظر همسرشان چیزی جز لجبازی نیست. اما مسئله زمانی بغرنج‌تر می‌شود که همسران این دسته از افراد مهارت رفتار با لجباز‌ها را به خوبی بلد نباشند و حتی برای نشان دادن بد بودن این رفتار آگاهانه مقابله به مثل کنند و با رفتار متقابل سعی کنند رفتار همسرشان را اصلاح کنند غافل از اینکه این کار تنها آتش اختلافات را شعله ور می‌کند.

    برخی از افراد دیگر نیز سرزنش و ملامت یا قهر و کینه توزی را در برابر همسر لجباز خود پیش می‌گیرند که هر یک از این رفتار‌ها، به تنهایی می‌تواند صمیمیت و عشق را از زندگی مشترک بزداید.

    براستی بهترین شیوه رفتار با همسر لجباز و حرف نشنو چیست؟
    قبل از هر چیز باید توجه داشته باشید که زوجین در خانواده‌های متفاوت رشد کرده و تربیت شده‌اند و این تربیت‌های متفاوت سبب اختلاف نظر بین آن‌ها می‌شود؛ بنابراین اختلاف یک امر طبیعی بین همسران است. اما برای اینکه این اختلاف نظر‌ها به معضل در زندگی مشترک تبدیل نشود توصیه‌هایی قابل ذکر است:


    همانطور که شما از همسرتان توقعات و انتظاراتی دارید او نیز از شما انتظاراتی دارد؛ بنابراین نمی‌توانید بدون درنظر گرفتن انتظارات همسر، از او توقع داشته باشید که از شما حرف شنوی داشته باشد.

    قبل از اینکه از نقاط ضعف همسرتان صحبت کنید نقاط قوتش را یادآوری کنید و قبل از هر انتقادی از او تعریف کنید همچنین در گفت‌و‌گو‌هایتان بیان کنید همانطور که شما از او انتقاد می‌کنید او نیز می‌تواند اشتباهات شما را بیان کند؛ چنین رفتاری سبب می‌شود همسرتان شما را آدم منصفی بداند و پذیرش بیشتری نسبت به حرف شما پیدا کند.
    از همسرتان زیاد انتقاد نکنید؛ زیرا سبب می‌شود از اهمیت حرف شما کاسته شود. حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «وقتی حرفی زیاد تکرار شود از ارزشش کاسته می‌شود.» لذا بعد از یک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهید و تذکرات خود را به طور مداوم تکرار نکنید.

    به جای انتقاد از خود شخص از کار او انتقاد کنید، یعنی خود شخص را نکوهش نکنید بلکه عمل او را مورد انتقاد قرار دهید.
    اگر همسرتان لجبازی می‌کند شما با لجبازی رفتار او را تلافی نکنید و با توجه به اینکه در ابتدای راه هستید، دقت کنید لجبازی در زندگی و رابطه شما به عادت تبدیل نشود.
    شناخت خود را نسبت به همسرتان بالا ببرید و سعی کنید درباره خودتان نیز به او اطلاعات بدهید و خط قرمز‌ها و ایده آل‌های زندگیتان را برای او بیان کنید و لازم است تعریف و نظر خودتان درباره مسائل مختلف زندگی را با تعریف همسرتان مقایسه کنید؛ زیرا واژه‌ها و مصداق‌ها در افراد مختلف، تفاوت دارد. به عنوان مثال ممکن است تعریف شما از تجملات با آنچه همسرتان در ذهن دارد متفاوت باشد.

    به تفاوت‌های بین زن و مرد توجه داشته باشید. با مطالعه کتاب‌هایی که در این زمینه، وجود دارد می‌توانید آگاهی خود را بالا ببرید. مثلا با توجه به اینکه نیاز اساسی خانم‌ها محبت است، سعی کنید با توجه کردن بیشتر به احساسات همسرتان و افزایش محبت کلامی، صمیمیت بیشتری در زندگی مشترکتان به وجود بیاورید.


    این صمیمیت باعث می‌شود همسرتان بیشتر به شما نزدیک شود و به حرف شما اهمیت دهد. وقتی شما به احساسات او اهمیت بدهید او نیز خط قرمزهای شما را زیر پا نمی‌گذارد؛ اما مقابله و مشاجره سبب جریحه دار شدن احساسات طرف مقابل می‌شود و او را به لجبازی وا می‌دارد.

    از سوی دیگر مردان نیز دوست دارند تکیه‌گاه خوبی برای همسرشان در مواجهه با مشکلات باشند، پس لازم است زنان حتی اگر تحصیلات یا موقعیت اقتصادی بهتری دارند باز هم در هنگام مشکلات به همسرشان رجوع کنند. این کار باعث می‌شود مردان احساس کنند جایگاه مدیریتی آن‌ها نزد همسر و فرزندانشان محفوظ مانده است
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36895
    نوشته ها
    131
    تشکـر
    83
    تشکر شده 92 بار در 68 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : شوهر روانشناس بهانه گیر

    روانشناسا سه دسته هستند

    دسته اول کسانی که واقعن این کاره هستند از لحاظ روحی و علمی قابلیت روانشناسی روانکاوی دارندو میتونیم اعتماد کنیم

    دسته دوم کسانی که فک میکنند این کاره هستند اما.واقعن نیستند فقط درسش و خواندن

    دسته سوم که توی کشور ما زیاده .این دسته واسه فرار از مشکلات شخصیتی و روحی که دارند به روانشناسی رجوع کردند. درگیر مشکلات شخصی و روانی هستند و اسم روانشناس و یدک میکشن

    بنظرمن دوسه تاقشر هستند واسه ازدواج باهاشون باید احتیاط کرد یکیش روانشناست.

  8. کاربران زیر از دنیا * بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37043
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهر روانشناس بهانه گیر

    من هیچ وقت حقوق و سوادم رو به رخش نکشیدم هرچند او هم هیچ وقت تو خرجهای اشتراکی زبان تشکر نداشته.... اینا رو به شما دارم میگم اگر برای این زندگی مایه نذاشته بودم الان کلی پس انداز داشتم علی رغم اینکه زن موظف نیست برای خونه خرج کنه مثل خیلی از خانمهای دیگه استقبال هم کردم.....
    پدر و مادرم معلم بودن وما طوری بزرگ شدیم که به خاطر لطفهایی که به هم می کنیم سپاسگزار باشیم و این آقا همیشه از زمین و زمان شاکیه و انگارهمه دارن حقش رو میخورن و به اون چیزهایی که باید نرسیده.... مثلا وقتی غذا درست میکنم و میخوره نزدیکه انگشتهاش رو هم ببلعه ولی فقط به خاطر اینکه تشکر نکرده باشه یه ایرادی میگیره....
    یادم رفت بگم از لحاظ خانوادگی بسیار سرد و بی روح اند و هرکس به فکر خودشه....
    تو تحقیقات اینا رو جز یه اشاره ی کوچیک از یه همسایه ی دورشون به ما نگفتند... کاش همون رو جدی میگرفتیم آخه پیش ما خیلی خوب خودشون رو نشون میدادند..و تمام شرایط رو پذیرفتند و چون از تجربیات اطرافیانم کمک گرفتم شروط ضمن عقد هم داشتم...

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37175
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهر روانشناس بهانه گیر

    با سلام؛ بنده همسر خانمی هستم که با عنوان "شوهر روان شناس بهانه گیر" از این سایت دنبال راه چاره برای زندگی مشترکمون بودند. چند نکته را متذکر می شوم و امیدوارم کسانیکه می خواهند قضاوت کنند مراقب نظرات شان باشند. اول اینکه وقتی که به صورت اتفاقی (وقتی که همسرم گوشی خود را در اختیار من گذاشت تا یک فایل را برای ایشان پیدا کنم) و در سوابق جستجو به این پیام برخورد کردم، از نظرات مردم تعجب کردم که چقدر سریع قضاوت یکطرفه کردند که البته تا حدی طبیعی است. دوم اینکه به جای آنکه یک فرد متخصص حوزه روان شناسی جواب ایشان را بدهد به قول معروف هر کسی و با هر متری برای زندگی ایشان نقشه کشید. به هر حال برای روشن شدن قضیه من هم می خواهم از خودم دفاع کنم. ایشان درست می گویند که بنده به لحاظ روحی در شرایط بحرانی هستم ولی بخشی از این شرایط به دلیل رفتار های خانم بنده است که هیچ وقت موافقت نکردند که در موارد مختلف با بنده همراهی کنند و وقتی می فهمیدند که نظر من درست است که دیگر دیر شده بود. مثلا تا حدود دو ماه بدلیل حسادت مادرم و سواد کم و بخشی هم بدلیل عدم مهارت همسرم در ایجاد حس همدلی با خانواده بنده هیچ دعوتی را از جانب من قبول نمی کردند. و وقتی هم که بیرون می رفتیم تا باهم صحبت کنیم نگران این بود که پدرم ناراحت می شود و باید زود برگردم. در حال حاضر هر چقدر عمر زندگی ما بیشتر می شود بیشتر به عمق نظرات من پی می برند که البته در بسیاری از مواقع خیلی دیر شده و همین باعث شد تا فرصت اعتماد سازی دو خانواده از بین برود و بشود آنچه نباید می شد. چون تقریبا لجبازی های مادرم و همسرم باعث شد که من برای روابط با خانواده خودم شرایط سختی تعیین کنم تا از ناسزا و پشت سر گویی مادرم و همسرم کم کنم. تا جلوی حرمت شکنی ها را بگیرم. در مورد مراجعه به مشاور خدا را شاهد می گیرم که اگر شرایط سخت مالی نبود حتما قبل از ازدواج و در شرایط بحرانی زندگی مشترک از آن استفاده می کردم . ضمن اینکه با یکی از اساتید دانشگاه که استاد بنده هم بودند صحبت کردم اما بدلیل پر بودن نوبت دکتر تا یک سال بعد نتوانستم نوبت بگیرم. چون اگر مشاور نتوان مشکلی را حل کند نباید به او مراجعه کرد.
    تحقیر خانواده من، به رخ کشیدن فرهنگ روستایی بنده، تنزل شان تحصیلی و شغلی من، بدبینی به حضور من در اجتماع ، بدبینی و سوء ظن به روابط من با خواهرشان، عدم همراهی در بسیاری از مسائل زندگی مشترک، عدم ارتباط در دوران نامزدی(بعد از عقد خصوصی) بدلیل سخت گیری های پدرشان، عدم توجه به نیازها ، خود محوری ایشان بدلیل وجود جو تربیتی کاملا آزاد در خانواده پدری شان (طوریکه می تواند به پدر و مادرش بی احترامی نماید و ..) و سر آخرعدم موافقت همسرم برای فرزند دار شدن پس از گذشت حدود 6 سال از زندگی مشترک که به مشکلات باروری ایشان و.. منجر شده تنها بخش کوچکی از بحران های این زندگی است که تفریبا با بخش بزرگی از آنها با همدلی و. ..کنار آمده ام اما بخشی از مشکلات غیر قابل حل مانده اند. در پایان التماس دعای خیر شما برای خودم و همسرم را دارم.
    ویرایش توسط 96344971 : 07-25-2019 در ساعت 09:02 AM

  11. کاربران زیر از 96344971 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : شوهر روانشناس بهانه گیر

    نقل قول نوشته اصلی توسط 96344971 نمایش پست ها
    با سلام؛ بنده همسر خانمی هستم که با عنوان "شوهر روان شناس بهانه گیر" از این سایت دنبال راه چاره برای زندگی مشترکمون بودند. چند نکته را متذکر می شوم و امیدوارم کسانیکه می خواهند قضاوت کنند مراقب نظرات شان باشند. اول اینکه وقتی که به صورت اتفاقی (وقتی که همسرم گوشی خود را در اختیار من گذاشت تا یک فایل را برای ایشان پیدا کنم) و در سوابق جستجو به این پیام برخورد کردم، از نظرات مردم تعجب کردم که چقدر سریع قضاوت یکطرفه کردند که البته تا حدی طبیعی است. دوم اینکه به جای آنکه یک فرد متخصص حوزه روان شناسی جواب ایشان را بدهد به قول معروف هر کسی و با هر متری برای زندگی ایشان نقشه کشید. به هر حال برای روشن شدن قضیه من هم می خواهم از خودم دفاع کنم. ایشان درست می گویند که بنده به لحاظ روحی در شرایط بحرانی هستم ولی بخشی از این شرایط به دلیل رفتار های خانم بنده است که هیچ وقت موافقت نکردند که در موارد مختلف با بنده همراهی کنند و وقتی می فهمیدند که نظر من درست است که دیگر دیر شده بود. مثلا تا حدود دو ماه بدلیل حسادت مادرم و سواد کم و بخشی هم بدلیل عدم مهارت همسرم در ایجاد حس همدلی با خانواده بنده هیچ دعوتی را از جانب من قبول نمی کردند. و وقتی هم که بیرون می رفتیم تا باهم صحبت کنیم نگران این بود که پدرم ناراحت می شود و باید زود برگردم. در حال حاضر هر چقدر عمر زندگی ما بیشتر می شود بیشتر به عمق نظرات من پی می برند که البته در بسیاری از مواقع خیلی دیر شده و همین باعث شد تا فرصت اعتماد سازی دو خانواده از بین برود و بشود آنچه نباید می شد. چون تقریبا لجبازی های مادرم و همسرم باعث شد که من برای روابط با خانواده خودم شرایط سختی تعیین کنم تا از ناسزا و پشت سر گویی مادرم و همسرم کم کنم. تا جلوی حرمت شکنی ها را بگیرم. در مورد مراجعه به مشاور خدا را شاهد می گیرم که اگر شرایط سخت مالی نبود حتما قبل از ازدواج و در شرایط بحرانی زندگی مشترک از آن استفاده می کردم . ضمن اینکه با یکی از اساتید دانشگاه که استاد بنده هم بودند صحبت کردم اما بدلیل پر بودن نوبت دکتر تا یک سال بعد نتوانستم نوبت بگیرم. چون اگر مشاور نتوان مشکلی را حل کند نباید به او مراجعه کرد.
    تحقیر خانواده من، به رخ کشیدن فرهنگ روستایی بنده، تنزل شان تحصیلی و شغلی من، بدبینی به حضور من در اجتماع ، بدبینی و سوء ظن به روابط من با خواهرشان، عدم همراهی در بسیاری از مسائل زندگی مشترک، عدم ارتباط در دوران نامزدی(بعد از عقد خصوصی) بدلیل سخت گیری های پدرشان، عدم توجه به نیازها ، خود محوری ایشان بدلیل وجود جو تربیتی کاملا آزاد در خانواده پدری شان (طوریکه می تواند به پدر و مادرش بی احترامی نماید و ..) و سر آخرعدم موافقت همسرم برای فرزند دار شدن پس از گذشت حدود 6 سال از زندگی مشترک که به مشکلات باروری ایشان و.. منجر شده تنها بخش کوچکی از بحران های این زندگی است که تفریبا با بخش بزرگی از آنها با همدلی و. ..کنار آمده ام اما بخشی از مشکلات غیر قابل حل مانده اند. در پایان التماس دعای خیر شما برای خودم و همسرم را دارم.
    سلام
    ببینین شما میفرمایین تو گوشی خانمتون دنبال یه فایل میگشتین خیلی اتفاقی به این پیام برخورد کردین
    درسته؟
    تاپیک مال سال ۲۰۱۷ هست
    اگه همون موقع بقول خودتون خیلی اتفاقی به این پیام(یعنی تاپیک) برخوردین که پس چرا همون موقع که بحث داغ بود این جواب رو ارسال نکردین و الان اومدین یه تاپیک فراموش شده رو بالا اوردین؟!

    اگرم منظورتون اینه که اخیرا متوجه شدین(حالا بماند که چطور این صفحه بعد از ۲ سال در گوشی کسی باقی مونده باشه خودش محل سواله)
    پس باید به عرض برسونم تاریخ عضویت شما و استارتر تاپیک هردو نوامبر ۲۰۱۷ هستش
    یعنی قاعدتا شما همونموقع که تاپیک ایجاد شد عضو انجمن بودین
    به نظر خودتون این یعنی چی؟!

    تو شرایطی که من و بقیه دوستان عضو این انجمن درگیر مشکلات متعدد هستیم و از انواع و اقسام بیماریها یا استرسها رنج میبریم شما اومدین ملت رو سرکار گذاشتین؟!
    چقدرم وقت اضافی داشتین که ورداشتین یه طومار نوشتین که چی بشه مثلا؟!

    متاسفم واسه دوست بزرگوارمون حمید اقا که بدون تامل در عمق مطلب پای پست کذایی شما سپاس زدن

    جناب اگه کمبود تفریح دارین این روش مناسبی نیس
    شما خوددرگیری دارین مهم نیس!
    اما چرا و به چه حقی معلومات و لطف دوستانی که با تصور حقیقی بودن ماجرای شما وقت گذاشتن و نظر دادن به چالش میکشین؟!

    شما بایستی از اونا معذرت خواهی کنین که سرکارشون گذاشتین نه که ازشون طلبکار باشین

    امیدوارم در شیوه زندگیتون تجدید نظر کنین
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2019
    شماره عضویت
    40003
    نوشته ها
    42
    تشکـر
    24
    تشکر شده 37 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شوهر روانشناس بهانه گیر

    User : Delvapas2000

    سلام.
    تشکر به نوعی بابت این مورد بود که ایشون اومدن برخی موارد رو روشن کردن در کمال احترام و نقد پذیریشون( باید به انسان ها حق دفاع از خود داد هر چند دیر باشه)

    با اینکه بقول شما تایپکشونم قدیمیه و الکی بالا اومده و ...( البته بشرط درست بودن نسبت فامیلیشون)

    البته نمیدونستم حتی تشکر هم ممنوعه در این مورد...این مورد رو هم در نظر میگیرم.

    به هر حال
    موفق باشید...
    ویرایش توسط Hamid70 : 07-25-2019 در ساعت 10:57 PM

  14. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2019
    شماره عضویت
    40526
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    796
    تشکر شده 601 بار در 492 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : شوهر روانشناس بهانه گیر

    نقل قول نوشته اصلی توسط Hamid70 نمایش پست ها
    User : Delvapas2000

    سلام.
    تشکر به نوعی بابت این مورد بود که ایشون اومدن برخی موارد رو روشن کردن در کمال احترام و نقد پذیریشون( باید به انسان ها حق دفاع از خود داد)
    با اینکه بقول شما تایپکشونم قدیمیه و الکی بالا اومده و ...( البته بشرط درست بودن نسبت فامیلیشون)


    به هر حال
    موفق باشید...
    سلام
    شما لطفا پست منو دقیق بخونین تا متوجه اصل قضیه بشین
    انگار هنوز نگرفتین قضیه چیه!
    امضای ایشان
    به طبیعت بگو حواسش جمع باشد

    اگرچه کلی دیر ای تقدیر

    اما با دستان و شاخهایم امده‌ام!

    اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت

    مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم

    شاخ دراورده باشد هنر

    و دُمى بافته ام در اخر مغزم

    چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد